سفارش تبلیغ
صبا ویژن

امامِ رئوف

ای کاش غزل قصیده می شد
سـیب غـزلم رسـیده می شد

بـا نام رضـا سـیاهـه ی دل
با معجزه ای سپیده می شد

بـا اذن دخـول مهبط عشق
هر چیز ندیده دیده می شد

آهـوی اسـیر اشـک هایم
از کنج نظر رهیده می شد

بـر حبل مـتین دسـتهایت
معماری دل تنیده می شد

یا اینکه کشان کشان به سویت
پـیشـانی مـا کشـیده می شـد

یا حضرت ثامن الأئمّه
بر تکمله ی عمل تتمّه


هر کس که به دام تو گرفتار
بـر مهـر و مـرام تـو گـرفتار

از روز ازل گـدای کویت
تا حُسن ختام تو گرفتار

صد بار زیارت تو بس نیست
بـادا بـه مُـدام تـو گـرفـتـار

ما جلد ضـریح آفتابیم
بر گنبد و بام تو گرفتار

با واژه ی «حصنی» تو سرمست
بـا طـرز کـلام تـو گـرفـتـار

عمری به «علیک» کرده عادت
عمـری بـه «سـلام» تو گرفتار

ای «عروه ی لانفِصام»، مائیم
در زلـف زمـام تـو گـرفتار

ما خانه به دوش و جرعه نوشیم
مَشـتی صـفتان پر خـروشیم


ما داغ تب و تعب نداریم
چون غیر تو را طلب نداریم

با ذکر مَن اسمُهُ دوایت
ما دلهره ی مطب نداریم

تا شمس شموس چهره ی توست
تاریکی و ظلم شب نداریم

کوثر اگر از لبت نجوشد
ما باده ی لب به لب نداریم

با هرکه به جز رضا بگوید
ربط و سبب و نسب نداریم

بر گردن شیعگی به والله
جز «سلسلة الذهب» نداریم

ما بنده ی کوچه گرد و خامیم
تنبیه کنید ادب نداریم

ای بضعه ی خاتم رسالت
ای اصل اصیل و با اصالت


آرامِ تـلاطــم جـهــانـی
هم کعبه ی مردم جهانی

از هفت جهان شنیدم امّا
تو رتبه ی هشتم جهانی

آهو نه! ولی کبوتر آری
تا رونق گـندم جهانی

هم آه دم مسیح هستی
هم طـور تکـلّم جهانی

ای مشهد با صفات جنّت
توس و نجف و قم جهانی

لبخند بزن شب ولادت
تو روح تبسّـم جـهانی

در «صحن عتیق» تو دخیلیم
یک مُشت «عتیقه»ی ذلیلیم


بر دامن شر شرر بگیرد
آه نفست اگر بگیرد

مرغ دل کاظمینی من
از باب جواد پر بگیرد

طوطی شده او که با ادایی
از کنج لبت شکر بگیرد

خشکیده نگاه زائر تو
او آمده چشم تر بگیرد

آغوش گشوده سمت مرقد
تا قبر تو را به بر بگیرد

عمری به خطا گذشته کارش
ای کاش دوباره سربگیرد

ای بارش مهربان باران
ای مایه ی افتخار ایران

      مجید لشکری


[ شنبه 91/7/1 ] [ 3:30 عصر ] [ کبوترِ حرم ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 563
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 1189764